نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی

تعداد صفحه: حدود ۷۰۰ صفحه

ناشر: معین

رده‌بندی سنی: راهنمایی

داستان:

بعید می‌دانم (به لطف همکاری فرخنده مرادی کرمانی و پوراحمد) ایرانی‌ای پیدا شود که مجید را نشناسد. اما به هر حال قصه‌های مجید قصه‌هایی از زندگی یک پسر نوجوان کرمانی معمولی، شیطان و بانمکی است که با مادربزرگش (بی‌بی) زندگی می‌کند و اتفاقی عاشق کتاب و شعر و نویسندگی می‌شود و با شیرین‌کاری‌های گاه و بیگاهش خنده به لبمان می‌آورد.

کمی بیشتر دربارهٔ کتاب :

کلا دنبال یک کتاب می‌گشتم که هم درباره کتاب باشد و نوشتنش آنقدر ساده باشد که بتوانم در کمتر از نیم ساعت یک بازگشت شکوهمندانه تدارک ببینم و از شانس خوبم چشمم به قصه‌های مجید افتاد.

قطعا مجید را لااقل از فیلم‌های آقای پوراحمد می‌شناسید. این کتاب همان‌قدر (و گاهی حتی بیشتر) خوب است. آن قدری که به عنوان یک کتاب نوجوان کاملا استاندارد، تمیز و شسته رفته خواندنش (و هدیه‌دادنش به نوجوان‌های اطرافتان) توصیه می‌شود. حداقل این که برای چند وقتی خیالتان از چیزهایی که نوجوانتان می‌خواند و می‌بیند کاملا راحت خواهد بود.

مهمترین ویژگی قصه‌های مجید همین است که مجید یک نوجوان کاملا عادی و معمولی است مثل هر نوجوان دیگری با رویاها و دل‌مشغولی‌ها و مسائل و مشکلاتی که شاید خاص خودش و شرایط به‌خصوص زندگی‌ش باشد اما در هر حال هر نوجوانی می‌تواند در آن‌ها اشتراکاتی بین خودش و مجید پیدا کند. زبان شیرین و نگاه زیبا و لحن طنز آقای مرادی کرمانی هم انواع چسب‌های مورد نیاز برای مشتاق نگه‌داشتن بچه‌ها را فراهم می‌کند.

از همه این موارد که بگذریم حس می‌کنیم با در نظر گرفتن تغییرات جامعه در سال‌های اخیر و تغییرات وسیعی که در زندگی نوجوان‌های طبقه متوسط نسبت به زمانه ما اتفاق افتاده، نشان دادن زندگی معمولی یک نوجوان معمولی در فضایی به دور از «شهر زدگی» امروز و سیطره بی‌چون و چرای فناوری، به وظیفه‌ای خطیر تبدیل شده‌است. راستش را بگویم: می‌ترسم همانطور که ما نمی‌توانیم هیچ نوع دیگری از زندگی را تصور کنیم، نسل بعد از ما نتواند زندگی دوران کودکی ما را حتی تصور کند.

موارد لحاظ شده در رده‌بندی:

:) فقط اینکه مجید شیطنت زیاد داشت، درسش هم چندان خوب نبود. اگر به عنوان والدین این چیزها نگرانتون می‌کنه حتما این کتاب رو به فرزندتون بدید چون مطمئنم راه اشتباهی رو تو تربیت فرزندتون پیش گرفتید.

تو یک داستان، مجید کلا داره تلاش می‌کنه عکسش رو به دختر همسایه بده. همین قدر کلا. البته شاید باید برای نفرین‌های بی‌بی هم هشدار می‌دادم.