نویسنده: محمدرضا سرشار
تعداد صفحه: حدود ۶۰۰ صفحه
ناشر: سوره مهر و بهنشر
ردهبندی سنی: دبیرستان
ـ ای جامه بر سر کشیده، برخیز!
صدا، بیگانه و هم آشنا مینمود. نرم و هموار. چونان زمزمهی ملایم نسیم که در میان برگهای نخلی پیچد، یا آواز خیالانگیز جویباری که از میانهی قلوهسنگهایی کوچک، در دشتی ساکت راه گشاید و پیش رود. لیک در بُن آن، صلابتی پدرانه بود: آمیزهی مهر و نرمی و قدرت. نه از جنس صدای آدمیان. زلال و شفاف، چونان بلوری روشن و بیحباب. بُرنده و با نفوذ، بر مثال شمشیر آب دادهی شامی.
محمّد پلک بر هم زد و سر، از زیر رو انداز به در کرد. درست آیا شنیده بود او؟! این صدا آیا در بیداری بود؟!
کمی بیشتر دربارهٔ کتاب :
خیلی خلاصه اگر بخواهم بگویم، «آنک آن یتیم نظر کرده» داستان پیامبر اسلام (ص) است از پیش از تولد عبدالله (پدر پیامبر) تا هجرت مسلمانان به حبشه.
اگر دنبال کتاب / رمانی هستید که به زبانی زیبا و شیوا شما را با تاریخ زندگی پیامبر آشنا کند، اگر میخواهید کسی را به تاریخ اسلام علاقهمند کنید یا اگر صرفا از خواندن متون فارسی فاخر (نظیر مردی در تبعید ابدی) لذت میبرید، این کتاب، فارغ از اختلاف سلیقه احتمالیتان با نویسنده، انتخاب بسیار مناسبی خواهد بود. فقط محض احتیاط از اینکه حتما خوشتان خواهد آمد میتواند بخشهایی از کتاب را در اینجا بخوانید و بشنوید.
اما اگر دنبال متن متقنی از زندگی حضرت رسول هستید یا میخواهید زندگی ایشان را بیواسطه بخوانید یا در حال تحقیق هستید (خلاصه اگر باید قاعدتا دنبال متون علمی و دست اول باشید و اشتباهی این کتاب را دیدهاید) شاید کتاب مناسبی برای شما نباشد. در هر حال رمان است و ممکن است برخی جاها ناخودآگاه الزامات هنری بر حقیقت تاریخی پرده انداخته باشد. بگذریم که برخی، بعضی روایات مورد استفاده در این کتاب را اسرائیلیات قلمداد میکنند (هنوز متوجه نشدم دقیقا چه کسانی و چه مواردی ولی هشدار دادن را لازم میدانم).