کارگردان: کاستا گاوراس (Costa Gavras)
سال تولید: ۲۰۰۲
مدت زمان: ۱۳۲ دقیقه
ردهبندی سنی: راهنمایی
داستان:
گرشتاین یک افسر نازی رده بالای اس اس که یکی از اشخاص انگشت شماری بوده که با چشم های خودش کارخانههای آدمسوزی هیتلر را دیده و در واقع خودش یکی از طراحان آنها بوده است. فیلم در اصل بازگویی زندگی گرشتاین و تلاش بی وقفه گرشتاین و یک کشیش جوان (خیالی) برای متقاعد کردن واتیکان و آمریکا به پذیرش وقوع نسل کشی یهودیان است.
کمی بیشتر درباره فیلم:
این یادداشت انشاالله اولین یادداشت از یک سهگانه خواهد بود. سهگانهای به مناسبت روز قدس از فیلمهای اسرائیلمحور کاستا گاوراس.
مهمترین سند مدعیان هولوکاست، یادداشت هایی ست موسوم به گزارش گرشتاین. گزارشهایی که توسط همین آقای گرشتاین توی فیلم نوشته شدهاست و به وجود کارخانههای آدمسوزی برای کشتن یهودیها و معلولان اشاره میکند.
شاید بپرسید چرا به مناسبت روز قدس باید فیلمی درباره هولوکاست معرفی کنم؟ نکته اصلی فیلم که آن را از سایر آثار در این زمینه متمایز میکند این است که نشان می دهد واتیکان، که شدیدا از نازی ها به خاطر شکست دادن روس های ملحد راضی است، نه تنها حاضر نیست حرف های گرشتاین را باور کند بلکه در تبلیغ و جذب یهودیان و فرستادن آن ها به آلمان همکاری میکند. آمریکا هم اصلا پرداختن به چنین آدمکشی عظیمی را در برنامهاش ندارد؛ چرا که مصالح و منافعش فعلا اقتضا نمیکند که خود را درگیر چنین مسائل پیش پا افتادهای کند (تازه ته دلش هم غنج می رود که هیتلر پوز روسها را دارد می زند).
در واقع آمین راوی ریا و تزویر آدمکشانیست که لباس سیاست و دین پوشیدهاند و تنها چیزی که برایشان مهماست منافع خودشن است و نه جان انسانهای بیگناه. سیاستمدارانی که تا زمانی که به نفعشان است در مقابل قاتلان سکوت میکنند و وقتی که منفعتی دارند خون کشتهشدهها را پیراهن عثمان میکنند تا به بهانه خونخواهی اهرمی برای اجرای نقشههای خودشان پیدا کنند*.
کلا فیلم خوبی است و دیدنش را به همه توصیه می کنم. اطلاعات تاریخی خوب و مهمی دارد و نشان می دهد چطور می شود هم هیتلر را کوبید و هم دشمنان هیتلر را.
* تا به این جنبه از شباهت معاویه و آمریکا دقت نکرده بودم.
موارد لحاظ شده در ردهبندی:
هیچی
پ.ن. این پست تقریبا بخشی از مقالهایست که در وبلاگ قبلیام درباره گاوراس نوشتهبودم و شهرستان ادب هم آنرا در اینجا بازنشر کردهبود.