نویسنده: حمیدرضا شاهآبادی
تعداد صفحه: ۱۲۰
قیمت: ۸۰۰۰ تومان
ناشر: افق
ردهبندی سنی: دبیرستان
داستان:
وقتی زهره، یکی از دخترهای کلاس دوم دبیرستان آنچه را که میدید برای دیگران شرح داد، هیچکس حرفش را باور نکرد. زهره این حرف را اولینبار به نزدیکترین دوستش مینا گفت و بالاخره خبر در تمام شهرک پیچید. زهره میگفت دختری را میشناسد که موهای خاکستری دارد، دستهایش از آرنج به پایین سوخته و از همه مهمتر صد سال پیش مرده است!
کمی بیشتر دربارهٔ کتاب :
این طور که میگویند تخصص آقای شاهآبادی بیرون کشیدن قصه از دل حوادث تاریخی است. این کتاب هم دو روایت موازی دارد که یکی تاریخی و واقعی است (حکایت دختران قوچان) و دیگری معاصر و تخیلی از داستان زندگی چند دختر نوجوان هممدرسهای. داستانهایی موازی که از طریق یک کتاب و یک روح به هم وصل میشوند.
هر دو داستان بینهایت تلخاند به قدری که در حین خوانش تقریبا 2 ساعتهٔ کتاب چند باری کتاب را با بغض بستم تا گریهام نگیرد. هر چند به نظر میرسد که شق معاصر داستان صرفا یک داستان دم دستی است تا بهانهای به دست نویسنده برای روایت تاریخ بدهد، با این حال به خاطر موضوع بکر و پرداخت خوب نویسنده کتاب به شدت خواندنیست و اتفاقا دقیقا برای طیف سنی نوجوان نوشته شده است.
موارد لحاظ شده در ردهبندی:
۱- داستان شدیدا تلخ است.
۲- خودم حس ژانر وحشت نداشتم ولی بعضی از خوانندهها کتاب را در این ژانر دستهبندی کردند!
۳- یکی از تمهای اصلی داستان درباره برخی مشکلات دخترهای نوجوان است. چندتایی دختر نوجوان که از خانه فرار میکنند هم در داستان دیده میشوند.